مقدمه
ما انسانها احساسات درونی خود را به دو روش ابراز میکنیم: اول با سخن و گفتار و دوم با اعمال و کردار. در گفتار، انتخاب عبارتهای مختلف و بهکارگیری واژههای ملایم و دلچسب یا تحریکآمیز و خشن، به دست خود ماست. ما میتوانیم باکمی دقت در گفتار خود، مخاطبان خود را با هر طرز فکری که دارند، تحت تأثیر مثبت خویش قرار دهیم یا برعکس، با سخنان و گفتار نسنجیده، آنها را برنجانیم و به ارزش کلام و شخصیت خود آسیب برسانیم.
کنترل نکردن زبان پیامدهای بسیار مخربی در زندگی دارد که در پارهای موارد، جبران آنها امکانپذیر نیست. در روابط خانوادگی و اجتماعی شاهدیم که این زبان و کنترل نکردنش چه پیوندهای عاطفی عمیقی را ازهمگسسته است؛ والدین را از فرزندانشان جدا کرده و همسران را از هم متنفر ساخته است. چه دوستیهای عمیقی که توسط آن به دشمنی تبدیل شدهاند و چه بدبختیهایی که به بار آورده است. از همین رو در روایات ما بسیار به کنترل زبان سفارش شده است و ما را از آفات زبان برحذر میدارند.
آفات زبان زیادند و توضیح هرکدام مبحثی جداگانه میطلبد. در این مجال سعی میشود به آفتی پرداخته شود که بسیار گزنده و تلخ است و چون نیش مار تا عمق جان یک شخص فرو میرود و دلآزرده و غمگین میکند و آن آفت، «زخم زبان» است؛ عادت زشتی که خیلیها دارند که با صراحت، کنایه و اشاره، نقطهضعفهای طرف مقابل را به رخش میکشند. در حالی که زخمی که تیزی زبان بر دلها میگذارد بسیار کشندهتر از زخم شمشیر است یا به قول معروف: زخم زبان از زخم شمشیر بدتر است، چرا که زخم شمشیر خوب میشود، ولی زخم زبان التیام نمییابد. به قول شاعر که میگوید:
زخم کان از زبان یاران است بدتر از زخم تیرباران است
آنچه زخم زبان کند با من زخم شمشیر جان ستان نکند
جراحتی که ز تیغ زبان رسد به دلی به هیچ ز مرهم راحت نکو نخواهد شد
میانه تو و او گر زبان زدی زخمش به غیر صحبت سنگ و سبو نخواهد شد
در لغتنامه دهخدا، «زخم زبان» به معانی: کنایه از دشنامدادن، ملامتکردن، سخن تلخ گفتن درباره کسی، بدیهای او را به رخش کشیدن، سرزنش کردن، گوشه و کنایه زدن و طعنه زدن، آمده است. (دهخدا،1330ش، ج27، ص288). در فرهنگ عمید در معنای این واژه گفته است: «زخم زبان» کنایه از سخن زشتی است که دل کسی را بیازارد و او را رنجیده سازد.» (عمید، 1384ش، ج2، ص1098). بنابراین، «زخم زبان» هر نوع سخنی است که شخص مقابل را برنجاند که شامل فحشدادن، مسخرهکردن، طعنهزدن، سرکوفتزدن، نام زشت نهادن و غیبتکردن نیز میشود.
در این مقاله سعی میشود: تأثیر زخم زبان بر روابط خانوادگی، همسرآزاری با زخم زبان، شخصیت افرادی که زبان نیشدار دارند، پشیمانی بعد از زخم زبان، زخم زبان در آیات و روایات، حکم شرعی زخم زبان، درمان زخم زبان و جلوگیری اعتقادات قوی از زخم زبان، بیان شوند.
تأثیر زخم زبان بر روابط خانوادگی
«زخم زبان» پیامدهای بسیار زیانباری بر روابط خانوادگی دارد. اگر سری به خانوادهها بزنید، با اندکی دقت و تأمل درمییابید که ریشه بسیاری از ناراحتیها و خصومتها که اساس و بنیان خانواده را به مخاطره انداخته و از زندگی، جهنمی ساخته است که آتش آن دامنگیر افراد خانواده شده است، همان «زخم زبانها» است. در این نوع خانوادهها، زندگی شیرین و لذتبخش جایش را به زندگی رقتباری داده است که تلخی آن دایم، ذایقه روحشان را آزار میدهد.
دکتر مرضیه مشتاقی، روانشناس و مشاور خانواده درباره تأثیر زخم زبان در افراد میگوید: زخم زبان، نیش و کنایه بهطور مستقیم روان فرد را تحت تأثیر قرار میدهد؛ حرف زدن با نیش و کنایه، به اندازه زمانی که فردی بدون اجازه از کیف دیگری چیزی برمیدارد، غیراخلاقی است؛ چون وقتی کسی به دیگری نیش و کنایه میزند مانند این است که دست خود را وارد سینه طرف مقابل کرده و با مشت تکهای از دل او را بر میدارد. بدترین شکل این است که تکرار نیش و کنایهزدن در فرد به صورت عادت درآید و باعث دورشدن اطرافیان از جمله خانواده، دوست و مهمتر از همه، همسر از فرد کنایه زننده شود. معمولاً این افراد دافعه زیادی ایجاد میکنند، دوستان و آشنایان و حتی اعضای خانواده، زیاد دلخوش نیستند که با آنها صحبت کنند؛ زیرا این افراد قادر نیستند احترام و حریم طرف مقابل را بهخوبی حفظ کنند.
این مسأله نه تنها به بهبود روابط کمک نمیکند، بلکه احساس انزجار را در دیگران ایجاد میکند و هر روز تخریب بیشتری در روابط به وجود میآورد؛ اما مهمتر از همه تخریب روابط به وسیله نیش و کنایه در بین همسران است؛ وقتی زن و مرد از هم رنجش پیدا میکنند و در صدد رفع آن برنمیآیند، ناراحتیها و دلخوریها رویهم انباشتهشده و رابطهشان سرد میشود. وقتی یکی از دیگری میرنجد، بیمنطق، بیانصاف و پرخاشگر میشود، حال حدس بزنید قضاوت چنین آدمی نسبت به همسرش چگونه خواهد بود. (طباطبایی، جام جم آنلاین، 28/5/1393ش). دکتر فردوسی نیز در این باره میگوید: بیشتر این افراد نمیدانند با این عمل چقدر شخصیت خودشان را پایین میآورند و اگر این طرز صحبت بین همسران باشد میتواند آسیبهای جبرانناپذیری را به زندگی مشترک وارد کند. دوری از طعنه و کنایه، حرفهای نیشدار، لاف زدن یا ابراز نوعی تحکُّم میتواند ما را در مسیری قرار دهد تا در هر جمع و گروهی، نقل محفل شویم و خود را نسبت به مکنونات قلبی و افکار و عقاید شخصی دیگران، صمیمی و مشتاق نشان دهیم و در حریم آنان، شریک و سهیم شویم. (همان)
همسرآزاری با زخم زبان
طعنه و کنایه، عبارات و حرفهای انتقادی و قضاوتکننده و اتهامی جزو گفتوگوی عاری از احترام است. میتوان گفت رابطه و گفتوگوی خوب، رابطهای است که این بیاحترامیها را در خود نداشته باشد. کافی است به زوجهایی که باهم حرف میزنند توجه کنید. آیا در جواب عبارات و اظهار نظرهای صادقانه، پاسخهایی نیشدار و کنایهآمیز میشنوید؟ آیا میشنوید که یکی از طرفین دیگری را به دلیل نوع حرفزدن مسخره کند؟ آیا میشنوید که یکی از زوجها انتخاب و تصمیمات دیگری را نقد کند؟ آیا در جواب افکار صادقانه یک طرف میبینید که طرف دیگر چشم گرد کند؟ حالا طریقه حرفزدن خودتان با همسرتان را بررسی کنید؛ آیا رابطه و گفتوگوهای شما محترمانه است یا به هم بیاحترامی میکنید؟
وقتی نام همسرآزاری به میان میآید، برخی از افراد، بدون درنگ مشاجرههای لفظی شدید و کتک زدن را به خاطر میآورند، غافل از اینکه شاید رفتار بسیاری از ما طی روز، مصادیق بارزی از همسرآزاری باشد؛ مواردی مانند زخم زبان زدن، تحقیر کردن، ناسزا گفتن، ایراد نابهجا گرفتن و نسبت دادن یک صفت بد هم میتواند از جمله موارد همسرآزاری باشد. بر خلاف تصور عموم، همسرآزاری شامل آزار دادن با زبان، داد زدن، خشونت رفتاری، فحاشی و تهدید کردن نیز میشود یا به عبارت بهتر: هر نوع رفتاری از سوی همسر که روان انسان را به مخاطره بیندازد و رفتار فرد را تغییر دهد، همسرآزاری نامیده میشود.(طباطبایی، همان)
شخصیت افرادی که زبان نیشدار دارند
در مهارتهای ارتباطی وقتی شخصی میداند که چگونه صحبت کند، از زخم زبان استفاده نمیکند و پیامدهای گفتار خود را در نظر میگیرد. انسانهای عصبی که آستانه تحمل کمتری دارند، عموماً متهم به این مسأله هستند که زخم و نیش زبان بیشتری دارند. جوابهای سربالا و سرزنشآمیز، دلیل بر پرعقده بودن و عصبیت پاسخدهنده است و ناشی از آن است که وی شیوه برقراری ارتباط را نمیداند. واکنشهای کلامی که با تعمّق و منطقی و بدون حب و بغض باشد، قطعاً ارتباط بهتری را رقم میزند و موجب پایداری زندگی میشود. آدمهایی که مهارتهای ارتباطی و قدرت جذب ضعیف دارند، دچار این عارضه زخم زبان یا نیش گفتار میشوند. وقتی از کسی زخم زبان میشنویم، جدا از افکار منفی که در اینگونه افراد وجود دارد، نشاندهنده مهارتهای ارتباطی ضعیف این اشخاص است. گفتار، کلام و آهنگ صدای آنها زخم روحی در شنونده ایجاد میکند.
مهارتهای ارتباطی کم، افکار منفی، آستانه تحمل پایین، پرخاشگری و استرس دلایلی هستند که منجر به زخم زبان میشوند. بهطورکلی همیشه طعنه و کنایه زدن، حاکی از آن است که یک مشکل فردی و ارتباطی وجود دارد و توجه به این نکته که چه عواملی باعث به وجود آمدن این مشکل شده از اهمیت ویژهای برخوردار است. دکتر نرگس رازقی، روانشناس دراینباره میگوید: بیشتر کسانی که طعنه میزنند، معمولاً انتقادی دارند که توان بیان آن را ندارند؛ اما دسته دیگری هم هستند که یاد گرفتهاند با زبان نیش و کنایه صحبت کنند و اینگونه صحبت و برخوردشان حالت اکتسابی و یادگیری دارد. یک دلیل دیگر صحبت با نیش و کنایه، ریشه در مسایل حلنشده قبلی در شخصیت فرد دارد، به طور مثال ممکن است خانمی از مردی ضربهای خورده باشد و حالا این حالت را به فرد دیگری منتقل میکند و دایم در صحبتهایش به تلافی رفتار فرد دیگری به او نیش و کنایه میزند.
دکتر رازقی میافزاید: مسأله دیگری که میتواند علت این قضیه باشد، فقدان رشد شخصیتی است، به طوریکه اگر شخص احساس منفیی در مورد چیزی دارد، چون شخصیت او به طور کامل رشد نیافته، نمیتواند به طور صریح و شفاف احساس خود را بیان یا در مورد آن صحبت کند و بهاصطلاح در لفافه سخن میگوید و نیش و کنایه میزند که این مسأله خود یک حالت پرخاشگری منفعلانه بهحساب میآید.(همان)
دکتر سیما فردوسی، روانشناس و استاد دانشگاه شهید بهشتی، نیز با اشاره به اینکه تکلُّم هرکسی نشاندهنده تفکر او است، میگوید: کسی که با طعنه و نیش و کنایه صحبت میکند، نشان میدهد که نسبت بهطرف مقابل خشم دارد، اما قدرت حل مسأله را ندارد که فقدان این مهارت هم بیانگر آن است که یا اینگونه افراد در خانوادههایی بودهاند که حل مسأله را به آنها یاد ندادهاند یا نشان میدهد که در این زمینه تمرین و تبحر کافی را نداشتهاند؛ اما به هر دلیلی اینگونه تکلّم با نیش و کنایه نشان میدهد که این افراد، شخصیت خیلی جالبی ندارند و همینطور این افراد معمولاً فاقد دوستان و ارتباطات خانوادگی زیادی هستند. دکتر فردوسی همچنین به دستههای دیگری از افراد که با نیش و کنایه صحبت میکنند، اشاره میکند و میگوید: ممکن است علاوه بر موارد بالا اینگونه صحبت کردن ناشی از کجخلقی ذاتی فرد یا ناشی از وضع بیثبات روحی و روانی او باشد، طوری که خشم و افسردگی در وجود این افراد وجود دارد و آنها این خشم و افسردگی را با نیش و کنایه و آزار کلامی بروز میدهند. دسته آخر کسانی هستند که از بهره هوشی و هوش هیجانی پایینی برخوردارند و نمیتوانند تجزیه و تحلیل کنند که کلامشان چه تأثیری در طرف مقابل دارد. (طباطبایی، همان)
پشیمانی بعد از زخم زبان
جالب است بدانید طبق تحقیقات انجامشده در بیشتر موارد، افرادی که حتی عادت به زخم زبان و صحبت با نیش و کنایه دارند، بعد ازاینگونه صحبت کردن و ناراحت کردن طرف مقابل از سخن خود پشیمان شده و در بعضی از موارد در صدد جبران برمیآیند. دکتر مرضیه مشتاقی روانشناس میگوید: از نظر فردی هم در درون آن شخص، خشم و دلخوری حل نمیشود، فقط در آن لحظه برای کوتاهمدت ممکن است احساس «دل خنک شدن» به آن فرد دست دهد، اما به طور حتم پس از آن هم احساس پشیمانی از صحبت و رفتار خود به او دست میدهد؛ چون این مسأله ارتباطات را بدتر و تعامل با دیگران را کمتر میکند. اما بیشتر کسانی که نیش و کنایه میزنند به خودشان فرصتی برای بررسی آثار حرف خود نمیدهند و به اینکه چقدر وجهه خود را در نظر دیگران خراب کرده و روحیه طرف مقابل را به ویرانی کشیدهاند توجهی نمیکنند، ولی بعضی از آنها هم بعد از زدن حرف و شکستن دل طرف مقابل پشیمان میشوند.(الهام طباطبایی، همان)
زخم زبان در آیات و روایات
آنچه در آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع)، سفارشهایی در رابطه با یک زندگی مسالمتآمیز و در کنار هم زیستن، مشاهده میشود، این است که انسانها از هر نوع پرخاش و زخم زبان و هر نوع تعبیراتی که در شأن یک انسان نیست، پرهیز کنند؛ چون انسان گل سرسبد عالم هستی و دارای ویژگیهای ممتازی است و تا جایی که زبان خوش کاربرد دارد نباید برای پیشبرد اهداف نفسانی خودش بهطعنه زدن و زخم زبان زدن به دیگران متوسل شود. خداوند متعال با تهدید کوبنده میفرماید: «وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ»: «واى بر هر عیبجوى طعنهزنندهاى! (همزه/1)» آنهایی كه با نيش زبان و حركات دست و چشم و ابرو در پشت سر و پيش رو، ديگران را استهزا كرده يا عيبجویى و غيبت میكنند يا آنها را هدف تيرهاى طعنه و تهمت قرار مىدهند.
«هُمَزَة» از ماده «هَمز» در اصل به معناى «شكستن» است و از آنجا كه افراد عيبجو و غيبتكننده شخصيت ديگران را درهم مىشكنند، به آنها «هُمَزَه» اطلاق شده است. «لُمَزَة» از ماده «لَمز» در اصل به معناى عيبجویى و طعنهزدن است. ولى از مجموع كلمات ارباب لغت استفاده مىشود كه اين دو واژه به يك معناست و مفهوم وسيعى دارد كه هرگونه عيبجویی، غيبت، طعن، استهزا به وسيله زبان و علایم و اشارات و سخنچينى و بدگویى را شامل میشود.(ناصر مکارم شیرازی، 1371ش، ج27، ص309 و 210 و 1370ش، ج22، ص180). در سوره حجرات نیز میفرماید:
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد! گروهى از مردان شما گروه ديگر را مسخره نكنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند و نیز زنانى زنان ديگر را مسخره نكنند، شايد آنان بهتر از اينان باشند و يكديگر را مورد طعن و عيبجویى قرار ندهيد و با لقبهای زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد... و هيچ يك از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! به يقين همه شما از اين امر كراهت داريد؛ تقواى الهى را پيشه كنيد كه خداوند توبهپذير و مهربان است!»(حجرات/11 و 12)
خداوند متعال در این آیات مؤمنان را از چهار عمل زشت مسخرهکردن، طعنهزدن، لقبهای زشت گذاشتن بر دیگران و غیبتکردن نهی کرده است؛ زیرا این اعمال باعث توهین و تحقیر و از بینبردن آبرو و شخصیت مؤمنان میشوند و میتوانند جرقهاى براى روشنكردن آتش جنگ و اختلاف باشند. اصولاً، آبرو و حيثيت اشخاص از نظر اسلام بسيار محترم است و هركارى كه موجب تحقير مردم گردد، گناه بزرگى است. در حديثى از پيغمبر اكرم(ص) آمده است: «ذليلترين مردم كسى است كه به مردم توهين كند.» (مجلسی، 1403ق، ج72، ص142). در حديث دیگر، پيغمبر اكرم(ص) فرمود: «من در شب معراج گروهى از دوزخيان را ديدم كه گوشت از پهلويشان جدا میكردند و به آنها میخوراندند! از جبرئيل پرسيدم: اينها كيانند؟! گفت: «اينها عيبجويان و استهزاكنندگان هستند.»(همان، ج18، ص323)
امام على (ع) نیز در چند جمله در باره زخم زبان فرموده است:
«زبان درندهاى است كه اگر رها شود گاز مىگيرد.» (نهج البلاغه، 1389ش، ص453، ح60)
«زخم زبان از زخم نیزه شدیدتر است.» (مجلسی، همان، ج 68، ص 285)
«زخم زبان از زخم نیزه عمیقتر است.»( تميمى آمدى، 1410ق، ص436، ح28)
امام باقر(ع) درباره این گفته خداوند «قُولُوا لِلنّاسِ حُسنا»: «با مردم به زبان خوش سخن بگویید.»(بقره/83)، فرمود: «بهترین سخنى که دوست دارید مردم به شما بگویند، به آنها بگویید، چرا که خداوند لعنتکننده، دشنامدهنده، زخم زبانزن به مؤمنان، زشتگفتار، بدزبان و گداى سمج را دشمن مىدارد.» (محمدباقر مجلسی، همان، ج65، ص152). بنابراین، انسان نباید به خود اجازه دهد که کسى را شماتت کند و نیش و کنایه و زخم زبان بزند، چرا که دنیا دار مکافات است و از مکافات عمل نباید غفلت کرد.
حکم شرعی زخم زبان
به طور کلی آزار و اذیت مؤمن در اسلام حرام است و بهطورکلی شکستن دل انسان مؤمن که به تعبیر روایات «احترام او از کعبه بیشتر است» از گناهانی است که دارای آثار وضعی و جانبی فراوان و عواقب بدی میباشد و باید خیلی سریع از آن توبه کرد و به نحوی دل آن فرد را به دست آورد و او را از خود راضی نمود؛ مثلاً با عذرخواهی و جبران کردن به وسیله احسان یا هدیهای و یا کلمات دلنشینی اندوه و گرفتگی را از آن فرد برطرف نمود؛ چون دلشکستن آثار بدی به دنبال دارد و دلشکستگی او نه تنها در اعمال و زندگی و آسایش ما تأثیر منفی دارد، بلکه اگر جبران نشود، ناخشنودی الهی و عذاب اخروی را نیز در پی دارد. زخم زبان که موجب دلشکستگی و ناراحتی افراد و خدشهدار شدن روابط میان افراد و گسستن پیوندها میشود، عرفاً عملی ناپسند و شرعاً حرام است.
اینکه انسان با نیش زبانش دیگران را برنجاند، هنر نیست؛ هنر مرهم بر زخم گذاشتن اسـت؛ هنر تحمّل یکدیگر و سکوت است. اینگونه کارها عقوبتش در همین دنیا دامن آدمى را میگیرد و کسى بر آدم مسلط خواهد شد که همین بلا را بر سرش بیاورد؛ زیرا دنیا دار مکافات است و انسان عاقل نباید از مکافات عمل غافل شود. پس در مرحله اول باید انسان مراقب باشد دل کسی را نشکند و قلبی را جریحهدار نسازد و اگر خدای ناخواسته این اتفاق افتاد باید به سرعت جبران و تلافی کند و دل شکسته را التیام بخشد و آن را به دست آورد و تنها استغفار و آمرزش کافی نیست، مگر اینکه به آن فرد دسترسی نداشته باشد و یا از او دور باشد و قدرت جبران نداشته باشد که در این صورت علاوه بر استغفار و طلب آمرزش از درگاه الهی برای خود، باید در حق آن فرد دعای خیر و طلب آمرزش کند و خیر دنیا و آخرت او را از خداوند درخواست نماید و با این کار انشاءالله قلب او در باطن از شما راضی و خشنود میگردد.(نجفیپور، پایگاه اینترنتی دانش پژوهان طلیعه ایرانیان، 29/1/1395ش)
درمان زخم زبان
بارها شده که در مواجهه با تیغ زبان در سر دوراهی انتخاب ایستادهایم؛ آیا باید جواب تیغ را با تیغ داد یا آرام بود و تیغ زبان را با لطافت سکوت مدارا کرد. بدزبانی مرضی است که مثل سایر امراض روحی و روانی قابل درمان است و این در صورتی است که خود شخص بدزبان بخواهد خودش را درمان کند و از عواقب آن در دنیا و آخرت بترسد. لازم است وقتى مىخواهید ضعف کسى را به او یادآور شوید، با خوشرویی و مهربانى و دلسوزى با او روبهرو شوید و بهگونهای سخن بگویید که آن شخص بپذیرد و در صدد جبران ضعف خود برآید. برعکس اگر با لحن زننده با او سخن بگویید ناراحت میشود و سخن شما را قبول نمیکند.
چون این اشخاص رفتارهای عادتی دارند و بخشی از زخم زبانها نیز تبدیل به رفتارهای عادتی میشوند، باید طرز فکر آنها را عوض کرد و باید آنها را متقاعد کرد در رفتارهای خود تغییر ایجاد کنند. به این افراد از طریق طرحهای درمانی باید کمک کرد و آموزش داد که بخشی از رفتارهایشان غلط است و باید آن را اصلاح کنند. وقتی این افراد نیش زبان نمیزنند ابتدا خود را از درد و رنجهای درونی رها میکنند.(تبیان، 13/8/1395ش). اگر کسی تیپ شخصیتیاش بهگونهای است که مرتب نیش و کنایه میزند، با توجه به دوری یا نزدیکیش به فرد، رفتار با او متفاوت است؛ اگر این فرد یک دوست یا یکی از اقوام نهچندان نزدیک باشد، بهطور معمول ارتباط با او آنقدر کم و کمتر میشود که ممکن است حتی قطع گردد، اما وقتی این فرد یکی از اعضای خانواده یا همسر باشد مسلماً رفتار با او باید بهگونهای دیگر باشد. دکتر رازقی دراینباره میگوید: اگر ارتباط با این فرد برای ما مهم است باید به او کمک کنیم تا این مشکل خود را حل کند؛ بهترین راه این است که از او وقت مناسبی بخواهیم و درخواست کنیم در آن زمان در محیطی آرام، بدون تشنج و بدون فضاهای منفی با هم صحبت کنیم. دکتر رازقی با تأکید دوباره روی اهمیت ارتباط با آن فرد میافزاید: در آن زمان که او صحبت میکند، سعی کنیم انتقادپذیر باشیم و بدانیم که هرچند روش او برای بیان احساساتش صحیح نیست، اما ما هم بههیچ وجه نباید مقابله به مثل کنیم.
در کل یک نفر باید فردی با این خصوصیات را مدیریت کند و اگر شنونده خوبی باشیم، مقابله به مثل نکنیم، حرفهایش را قطع نکنیم و به او کمک کنیم در کمال آرامش و راحتی احساس منفی خود را از ما یا هرکس دیگری بگوید، اینکه از چه چیزی دلخور است، از چه زمانی ناراحت و از چه زمانی این احساس به او دست داده است و منظور اصلی او را از این نیش و کنایهها جویا شویم و مهمتر از همه این که به او این حس را بدهیم که ما در کنارش هستیم و در نقطه مقابلش نیستیم، آنجاست که فرد حس خود را میگوید و ما میتوانیم درست ابراز کردن خودش را به او یاد بدهیم که چطور خودش را ابراز کند تا مجبور به بروز احساسات خود از طریق نیش و کنایه نباشد. (طباطبایی، همان)
درنهایت اگر شخصی با نصیحت و موعظه و بیان عاقبت زخم زبان و دشنام، همچنان بر عمل ناشایست خود باقی باشد، چنین شخصی صلاحیت دوستی و مصاحبت را نخواهد داشت و بهتر است انسان ازا ین گونه افراد فاصله بگیرد و ارتباطش را قطع نماید و به حد سلام و خداحافظی اکتفا نماید تا این شخص متوجه شود که اگر بخواهد با این شیوه زندگی نماید کمکم همه از اطرافش پراکنده شده و تنها خواهد ماند.(تبیان، همان)
جلوگیری اعتقادات قوی از زخم زبان
اگر دقت کرده باشید معمولاً نیش و کنایه زدن در بین افرادی که اعتقادات بسیار قوی دارند و به اصطلاح با ایمان هستند به دلیل ترس از گناه رنجاندن کسی بسیار کمتر از دیگران دیده میشود. دکتر سیما فردوسی به وجود مسایل اعتقادی برای جلوگیری از نیش و کنایه اشاره میکند و میگوید: بیشتر کسانی که اینگونه صحبت میکنند، از نظر اعتقادی فوقالعاده ضعیف هستند و وقتی اخلاق و مسایل اعتقادی ضعیف باشد، گذشت و بخشش معنا ندارد و فرد بهاصطلاح بهراحتی مثل مار نیش میزند. او میافزاید: کسانی که اعتقادات محکم و درستی دارند و زمینههای اخلاقی در آنها به درستی شکلگرفته است، وارد گفتوگو میشوند، با احترام صحبت میکنند و مراقب سخنان خود هستند تا کسی از آنها نرنجد و ادبیات کلامی افراد معتقد، از قبیل ببخشید، حلال کنید، التماس دعا و... نشاندهنده ترس آنها از ناراحتکردن طرف مقابل و اهمیتدادن به شخصیت فرد مقابل است. او آموزش را بهترین راه جلوگیری از تخریب ارتباطات از طریق نیش و کنایه میداند و میگوید: رسانهها در این زمینه مسئول هستند و میتوانند با آموزش و فرهنگسازی و مهمتر از همه بالابردن سطح اعتقادات افراد از ترویج بیشتر این طرز تکلّم جلوگیری کنند. (طباطبایی، همان)
عاقبت سرهنگی که به آیتالله شاهآبادی زخم زبان زد
در زمان قدیم که حمامها عمومی و دارای خزینه بود، روزی مرحوم آیتالله محمد شاهآبادی به حمام رفته بود. او پس از شستوشوی خود، وارد خزینه شد و بعد از آب کشیدن بدنش، بیرون آمد و چون میخواستند از سطح حمام بگذرد، احتیاط میکرد که آبهای کثیف بر بدنش نریزد. سرهنگی که او نیز در حمام بود، چون احتیاط او را دید، زبان به طعن و تمسخر گشود و به او اهانت کرد.
آیتالله شاهآبادی از این تمسخر و طعن او خیلی ناراحت شد، اما چیزی نگفت و به راه خود ادامه داد. فردای آن روز که مشغول تدریس بود، صدای عدهای که جنازهای را حمل میکردند، شنید. پرسید چه خبر شده؟ اطرافیانش جواب دادند آن سرهنگی که دیروز در حمام به شما اهانت کرد، وقتی از حمام بیرون آمد، سر زبانش تاوُل زد و درد آن هر لحظه بیشتر شد و معالجه دکترها هم سودی نبخشید و در کمتر از 24 ساعت از دنیا رفت. بعدها، آیتالله شاهآبادی هر وقت از این قضیه یاد میکرد، متأثر و ناراحت میشد و میفرمود: «ایکاش آن روز در حمام بر او پرخاش کرده، ناراحتی خود را بروز میدادم تا گرفتار نشود.» (خبرگزاری حوزه، 19/3/1394ش)
داستان آموزنده برای زخم زبان
نقل میکنند در روزگاری بچه شروری بود که اطرافیانش را با سخنان زشتش ناراحت میکرد. روزی پدرش جعبهای پر از میخ به او داد و گفت: هربار که کسی را با حرفهایت ناراحت کردی، یکی از این میخها را به دیوار انبار بکوب. روز اول پسرک بیست میخ به دیوار کوبید، پدر از او خواست تا سعی کند تعداد دفعاتی که دیگران را میآزارد، کم کند. پسرک تلاش خود را کرد و تعداد میخهای کوبیده شده به دیوار روز به روز کمتر میشد. روز دیگر پدرش به او پیشنهاد کرد تا هر بار که توانست از کسی بابت حرفهایش معذرت خواهی کند، یکی از میخها را از دیوار بیرون بیاورد.
روزها گذشت تا اینکه یک روز پسرک پیش پدرش آمد و با شادی گفت: بابا! امروز تمام میخها را از دیوار بیرون آوردم! پدر دست پسرش را گرفت و باهم به انبار رفتند، پدر نگاهی به دیوار انداخت و گفت: آفرین پسرم! کار خوبی انجام دادی، اما به سوراخهای دیوار نگاه کن! دیگر دیوار مثل گذشته صاف و تمیز نیست؛ همینطور وقتی تو عصبانی میشوی و با حرفهایت دیگران را میرنجانی، چنین اثری بر قلبشان میگذاری و نیز تو میتوانی چاقویی در دل انسانی فرو کنی و آن را بیرون بیاوری، اما هزاران بار عذرخواهی هم نمیتواند زخم ایجاد شده را خوب کند.(نجفیپور، همان)
نتیجهگیری
«زخم زبان» پیامدهای بسیار زیانباری بر روابط خانوادگی و اجتماعی افراد دارد. ریشه بسیاری از ناراحتیها و دشمنیهای افراد خانواده و جامعه با یکدیگر، همان زخم زبانهاست. انسان با زخم زبان زدن به افراد، شخصیت خود را پایین میآورد، دیگران را اذیت میکند و آسیبهای جبرانناپذیری به زندگی مشترک خانوادگی وارد مینماید. زخم زبان که موجب اذیت و دلشکستگی افراد و گسستن پیوندها میشود، عرفاً عملی ناپسند و شرعاً حرام است و دارای آثار وضعی و جانبی فراوان و عواقب بدی میباشد.
زخم زبان که یک مرض روحی و روانی است، باید سریع درمان شود. افرادی که دارای این مرض هستند باید از عواقب دنیایی و آخرتی آن بترسند و رفتارهایشان را اصلاح نمایند. نزدیکان و دوستان نیز باید از طریق طرحهای درمانی به این افراد کمک کنند تا این مشکل خود را حل کنند. یکی از راههای درمان زخم زبان تقویت اعتقادات دینی این افراد از طریق آموزش است. مراکز آموزشی و پرورشی و رسانههای جمعی در این زمینه مسئولاند و میتوانند با آموزش و فرهنگسازی و مهمتر از همه بالابردن سطح اعتقادات افراد از ترویج بیشتر این طرز تکلّم جلوگیری کنند.
منابع
1 - قرآن کریم.
2- امام امیرالمؤمنی، علی(ع)، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، انتشارات امیرالمؤمنین(ع)، قم، چ چهارم، 1389ش.
3- تبیان: tebyan.net، علل زخم زبان و کنایه زدن برخی افراد، 13/8/1395ش.
4- تميمى آمدى، عبدالواحد بن محمد، غررالحكم و دررالكلم، دارالكتاب الإسلامي، قم، چ دوم،
1410ق.
5- خبرگزاری حوزه: hawzahnews.com، عاقبت سرهنگی که به آیت الله شاهآبادی اهانت کرد، 1394ش.
6- دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، انتشارات دانشگاه تهران، 1330ش.
7- طباطبایی، الهام، نگاهی به ریشههای کنایه و نیش زبان و راهکار مقابله با آن، جام جم آنلاین: jamejamonline.ir، مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی جام جم، 1393ش.
8- عمید، حسن، فرهنگ عمید دو جلدی، انتشارات امیرکبیر، تهران، چ بیست و هفتم، 1384ش.
9- مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، دارالاحیاء التراث، بیروت، 1403ق.
10 مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از دانشمندان، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چ دهم، 1371ش.
11- نجفی پور، فرزین، بدزبانی و زخم زبان دلیل ایجاد کینه، دانش پژوهان طلیعه ایرانیان: maximumtechnic.com، 1395ش.