«پیامبر گرامی اسلام (ص) دارای بزرگترین سجایای اخلاقی بود که در این مختصر به گوشهای از خصوصیات اخلاقی آن حضرت اشاره میگردد.»
مهرورزی
بـرجـسـتـهتـریـن ویژگی اخلاقی پیامبر (ص) مهربانی و محبت ایشان است. این خصوصیت به قدری گسترده بود که افراد خانواده، یاران، گناهکاران و حتی افراد دشمن و اسیران تحتالشعاع مهربانی آن حضرت قـرار مـیگـرفـتـنـد. آن حـضـرت پـیوسته جویای احوال یاران خـود بـود، اگـر سـه روز یـکـی از آنـان را نـمـیدیـد حال او را مـیپرسید، اگر در مسافرت بود در حقش دعا میکرد، اگر حضور داشت به دیـدارش مـی شـتـافـت و اگـر در بـستر بیماری قرار داشت به عیادتش میرفت. با کودکان با مهربانی برخورد میکرد و اسیران را مورد بخشش قرار میداد.
معاشرت عمومی
پـیـامـبـر اکرم (ص ) هر گاه به مجلسی وارد می شد در نزدیک ترین جای خالی می نشست جلسات او با اصحاب بی آلایش و حلقه وار بود به گونه ای که اگر کسی از بیرون وارد مـی شـد پـیامبر را نمی شناخت ، اجازه نمی داد کسی پیش پایش بایستد، هرگز پای خـود را پـیـش اصـحـاب دراز نـمـیکـرد وقـتـی در حـضـور فـردی مـینـشـسـت تـا قـبـل از رفـتـن او لبـاس و زیـنـت خـود را از تـن خـارج نـمـیکـرد. بـا ثروتمند و فقیر یکسان برخورد میکرد و هنگام احوال پرسی دست خود را نمیکشید تا طرف دست خود را بکشد. در جـمـع اصـحـاب و یـاران مـتـنـاسـب با موضوعات مطرح شده سخن میگفت.
آراستگی ظاهری
بـارزتـرین صفت پسندیده پیامبر اعظم (ص)، آراستگی ظاهری و نظافت او بود. حضرت نـه تـنـهـا بـرای خـانـواده بـلکـه بـرای اصـحـاب و مـردم نـیـز خـود را مـی آراسـت. قبل از بیرون آمدن از منزل به آیینه یا آب نگاه میکرد و موی سر را شانه میزد. روزهای جـمـعه ناخن و موی شارب را کوتاه می کرد و یک لباس مخصوص روز جمعه داشت. بیشتر لباسهای حضرت سفید بود، البته لباس سبز را هم دوست داشت. می فرمود: زندههای خـود را سـفـیـد بـپوشانید و مردههای خود را با آن دفن کنید. از پوشیدن چیزی که رنگ سیاه داشته باشد کراهت داشت.
هـزیـنـه عـطـریـات او بـیـشـتـر از خـوراکـش بـود بـهترین عطر نزد او مشک بود، یک ظرف مخصوص عطر داشت و پس از هر وضو بلافاصله خود را معطر میساخت، هر گاه از محلی عبور میکرد عابرین از بوی عطرش به وجود و حضور مبارکش پی میبردند.
سخن گفتن
پـیـامـبـر گـرامی اسلام (ص) اکثر اوقات ساکت بود، هیچ گاه سخن دیگری را قطع نمی کـرد و جـز در مواقع ضرورت سخن نمیگفت . هر گاه اراده سخن میکرد با حالت تبسم لبهـا را بـه آرامـی بـرای سـخـن گـفـتـن بـاز مـیکـرد. گفتارش فصیح و شیرین بود، مـطـالبـش کـوتـاه و کـلمـاتش به یکدیگر پیوستگی داشت، مطالبش را برای تفهیم به مـخاطب شمرده بیان میکرد تا شنونده آن را به خوبی به حافظه بسپارد. هیچگاه به جـای سـخـن گـفتن با چشم و ابرو به کسی یا چیزی اشاره نمیکرد و هر گاه در برابر مخاطب قرار داشت، به گوشه چشم به او نگاه نمیکرد، خطبههایش همیشه کوتاه بود و هـیـچگـاه مـطـلب بـیـهـودهای بـیـان نـکـرد. جـز بـرای اجـازه ورود بـه مـنـزل اشـخـاص یـا صـدا زدن فـرد خـاصـی کلام خود را تکرار نمیکرد.
مزاح و خنده رویی
پـیـامبر همواره خوش رو بود و بدون این که بخندد تبسمی بر لب داشت، حضرت برای خشنود ساختن با بیان مطالب حق و پرهیز از بیهوده گویی یا مطالب خلاف واقع، همراه بـا عـفـت کـلام و بـدون تـمـسخر یا تحقیر به منظور شادمانی و مسرور ساختن اصحاب شوخی میکرد و انگیزه حضرت این بود تا اصحاب و یارانش مقهور جذبه معنوی، عظمت و بزرگی الهی دینی او نگردند و بتوانند به راحتی با او مأنوس شوند و حاجتهای خود را بیان نمایند.
ادب سفره و طعام
پـیـامـبـر هـمـچون سایر افراد و غلامان و خادمان در کنار سفره مینشست و بر خلاف سیره مـتـکـبـران و پـادشـاهـان هـنگام تناول طعام به هیچ چیزی تکیه نمیزد، بلکه روی زمین یا فـرش مـینـشـسـت. هـر گـونـه غذایی کـه خـدا حـلال کـرده بـود میل میفرمود: هیچ غذایی را رد نمیکرد و مدح و تعریف بیجهت از غذاها نمی کـرد. هـمـواره بـا اهـل بـیـت و خـدمـتـگـزار مـنـزل خـود غـذا میخورد.
انجام کارهای شخصی
با این که در منزل حضرت همسران و گاه خدمتکاران حاضر بودند کارهای شخصی خود را بـه هـیـچ فـردی واگـذار نـمـیکـرد. کـفـش و لبـاسش را با دست خویش وصله میکرد، درب خانه را خود باز میکرد، نیازهای خانهاش را از بازار تـهـیـه مـیکـرد و خـود بـه سـوی خـانـه حمل می نمود و آب وضویش را خود تهیه میکرد.
همیاری و تعاون
پیامبر اسلام هم مسلمانان را به همکاری و همیاری سفارش میکرد، هم خود در کارهای عمومی شـرکـت مـیجـسـت. هنگامی که پیشنهاد پیامبر، مبنی بر ساختن مسجدالنبی مورد تأیید و قـبـول هـمـگـان قـرار گـرفت، پیامبر نیز مانند برخی دیگر از مسلمانان سنگها را برای ساختمانسازی حمل میکرد. در جنگ خندق نیز پس از سازماندهی لشکر برای حفر خندق، خود نیز کلنگی را گرفت و در قسمتی به حفر خندق مـشـغـول شـد و حـضـرت عـلی (ع) نـیـز خـاکهـا را بـه بـیـرون انتقال میداد.
انفاق و سخاوت
پـیـامـبـر اعـظـم (ص ) سخی ترین مردم بود. هرگز درهم و دینار نزد او نمیماند، اگر چیزی پیش آن حضرت زیاد میآمد تا آن را به کسی یا مستحقی نمیرساند به خانه نمیرفـت، هـر چـه از ایـشـان مـیخـواسـتـنـد عـطـا مـیکـرد.
حلم و بردباری
کنترل خشم و بردباری در برابر رویدادها و حوادث چه در عرصه اجتماعی و چه در محیط خـانـواده از جـمـله ویـژگیهای اخلاقی پیامبر بود. انس بن مالک خادم حضرت میگوید: بـرای افـطـار و سـحـری رسـول خـدا (ص) شیر فراهم می کردم . یک شب پیامبر دیر به خانه آمد من فکر می کردم آن حضرت به مهمانی رفته و افطار کرده است ، شیر را خوردم . چـیـزی نـگـذشـت کـه آن حضرت آمد و مشخص شد که افطار نکرده است ، وقتی حضرت از جـریـان اطـلاع یـافـت ، اصلا مطلبی بیان نکرد و با خوشرویی و گرسنگی شب را به روز آورد و روزه گـرفـت .
عفو و گذشت
یکی از نمونه های اخلاق عالی پیامبر (ص) عفو و گذشت بـود کـه شـامـل هـمـه انسانها اعم از مؤمنان و مخالفان بود. آنچنان رئوف بود که هیچگـاه در فـکـر انـتقامجویی حتی از دشمنان و معاندان نبود. از این رو در تاریخ زندگانی مـبـارکـش از هـیـچ فـردی انـتقام نگرفت .
دعا و عبادت
پـیـامـبر اعظم با تمام اشتیاق انتظار وقت نماز را میکشید و مراقب آن بود، چون وقت نماز میرسید به مؤذنش میفرمود؛ ای بلال مرا راحت کن! یکی از همسران حضرت میگوید ما با او سخن میگفتیم، همین که موقع نماز میشد، او را حالتی دست میداد که گویی نه او ما را میشناسد و نه ما او را میشناسیم و هیچکاری را بر آن مقدم نمیداشت.
با اقتباس از نشریه حصون، شماره۹ پاییز 1385.